روز ها وسال های بد آبادی های سکمن آباد سابق بویؤه علیشیخ در پیش است (1 )

ساخت وبلاگ

آخرین خشکسالی  شوم ایران سال -46- 1345  اتفاق افتاده که صدهها نفر در شرق ایران از گرسنگی مردند و بسیاری  از شرق ایران  خراسان – یزد کرمان و سیستان و بلوچستان مهاجرت کردند

اگر بعضی از سال ها را کنار بگذاریم حدود چهل سال است که ایران در خشکسالی بسر می برد .

در ادامه خواهم گفت که چه بلایی سر علیشیخ خواهد آمد .

اول به اتفاقات حدود 200 سال قبل علیشیخ نگاهی گذرا می اندازیم :

1 – درسال های اولیه حکومت  زمان رضا خان حکومت مرکزی جز به تهران و چند شهر دیگر تسلط نداشت و هر قسمتی از کشور در دست فرمانروایی بود و برای خودش حکومت مستقلی داشت مثلا شیخ محمد خیابانی در تبریز ، میرزا کوچک خان جنگلی در گیلان  و ... سردار ماکو ( قوام السلطنه ) در ماکو حکومت میکردند و تابع حکومت مرکزی نبودند ، بویژه سردار ماکو که از مرکز حکومت هم دور بود قدرت زیادی داشت و مثل معروف تفرقه بینداز و حکومت کن را خوب اجرا می کرد . سردار ماکو گروهی خاص از یک قومیت را تا دندان مسلح کرده و آنان را به روستا های دیگر شهر ها می فرستاد تا اموال واحشام روستائیان را غارت نموده و در صورت مقاومت حتی مردم را بکشند  و از این کار ها خیلی هم انجام دادند منتهی مردم بعضی روستا ها از جمله علیشیخ مردان خود را مسلح نمودند و در قله کوه های آغداش ، کوشیک و ده ییر مان گونئی و پشت بام خانه ها سنگر ساخته و با مهاجمین جنگیدند و مانع ورود مهاجمین مسلح به علیشیخ شدند و حتی در این را شهید هم دادند ، روزی خبر می آورند که اموال و احشام  روستای شگفتی را مها جمین مسلح به غارت میبرند

قلی سلطان پدر بزرگ جلال سلطان خان اسلحه بر داشته به دنبال مهاجمین به سمت شگفتی حرکت می نماید و به سایر مردان مسلح هم می گوید به دنبال من بیایید ، قلی سلطان خودش را به مهاجمین رسانده و چند نفر را به هلاکت میرساند آنها اموال و احشام را رها کرده و در کوه های اطراف پراکنده می شوند ، قلی سلطان نیز در دو راهی آغبلاغ ، قیزیلداش و دنبکی پشت سنگی بالای کوهی سنگر میگیرد تا همراهانش برسند ، در این فاصله یک راهنمای محلی مهاجمان را از پشت به سنگر قلی سلطان برده و آنها ناجوانمردانه این مرد بزرگ را به شهادت رسانده و فراری میشوند ، زمانی دیگر سواران علیشیخی میرسند که کار از کار گدشته بود ، جنازه قلی سلطان به علیشیخ منتقل و در گورستان قدیمی علیشیخ دفن می شود .

 

 

 

2- در جنگ های مشروطه که در گونی روی داد ( بین مشروطه خواهان و طرفداران رضا خان ) محمود آقا محمدی پدر سارا خانم ( پدر بزرگ مادری دکتر افتخاری )  بعد از جانفشانی های زیاد به کمک یارا ن خود از زور آباد ( شهر زرآباد فعلی ، علیشیخ و روستا های اطراف در گونئی ( پشت آغداش ) به شهادت رسید و مهاجمین نتوانستند به علیشیخ و بقیه روستا ها وارد شوند .

 

3 – در جنگ نال به جان که سربازان دولتی به محاصره اشرار در آمده بودند و عده ای کشته و سایرین در حال کشته شدن بودند باز هم دلاوران مردانی از روستا های اطراف از جمله زاویه ، زور آباد ( شهر زر آباد فعلی ) (که در آن زمان حکمران آنجا حیدر خان امیر تومان بود ) و تا جایی که بنده از گدشتگاه شنیده ام سه نفر از علیشیخ بودند که به کمک سایرین سربازان دولتی را از محاصره و مرگ حتمی نجات دادند . این سه نفر عبارتند از مرحومین  جلال سلطان خان دهقانی ( پدر ناصرخان دهقانی، عباسقلی بیک سلطان زاده  ( پدر حسین سلطان زاده )و مشهدی ولی محمدزاده ( پدر بزرگ حسین محمدزاده ) که حتی در این جنگ گلوله ای در برد نیمه موثر به پاشنه مشهدی ولی اصابت کرد و وارد داخل پاشد که مرحوم علی آقا سلطانی ( پدر بزرگ غلامحسین خان )که از جراحی سررشته ای داشت گلوله را از پای مشهدی ولی بیرون کشید . 

نجات جان زنان حامله ای که  در وقت زایمان نوزاد برعکس می آمد توسط چاقوی جادوئی عباسقلی بیک سلطان زاده ( پدر باقرخان )

4 – سیل ویرانگر آغچای در حدود سال 1305 که نیمی از روستا را ویران کرد و شش نفر را کشت ولی علیبشیخ بدون کمک دولتی و یا ... روی پای خود ایستاد .

5 – ساخت اولین مدرسه بخش در سال 1324 -25 به نام دبستان نظامی ( شهید  گرانقدربهمن شیرسوار ) علیشیخ را به عنوان یک مرکز فرهنگی یا فرهنگستان علوم سکمن آباد بر سر زبان ها انداخت و علاوه بر بچه های علیشیخ ده ها نفر از روستا های اطراف در آنجا تلمذ کردند . که دکتر قاسم افتخاری و مرحوم غلامحسین سلطانی از اولین دانش آموختگان آن مدرسه می باشند .

6 – خودکشی جاوید خان غازی بیات بخاطر اینکه عشق طبقه نمی شناسد  و همه آفریده یک خدایند و بین انسان ها فرقی جز در تقوی نیست .

7 – در گدشت نا بهنگام و ناکام عباس خان سرهنگی که در دهه 30 موفق به دریافت دانشنامه ( لیسانس ) شیمی شده بود .

8 – در حال حاضر علیشیخ حدود 100 نفر تحصیل کرده دانشگاهی دارد که 30 در صد آنها فوق لیسانس و دکترا می باشند .

9 – علیشیخی که در حال حاضر 50 خانوار بیشتر ندارد حدود 100 خانوار در تهران ، خارج و شهر های دیگر دارد .

10 – خیلی از نوزادان و کودکانی که در اثر سرخک و نبود دارو درمان مناسب جان باختند ، هم خودم یادم هست و هم از بزرگان شنیده ام که فقط در طول یک سال و آن هم در عرض چند ماهی که سرخک فراگیر شده بود 26 نفر و یا 46 نفر جان باختند ، چند تایی که یادم هست نام می برم :

شیرزاد و یک دختر از خانواده محترم اسدزاده

اسماعیل و یک دختر از خانواده محترم واحدی

یک پسر به نام نبی از خانواده محترم نبی زاده

یک پسر به نام رستم از خانواده محترم حمزه زاده 

و .......

توحید محمدی  فرزند حیدر و محمود قلی نژاد  فرزند حسین از جمله بازماندگان آن سال وحشتناک می باشند.

11 – خودکشی دوشیزه ناکام فاطمه واحدی فرزند مشهدی اسداله واحدی ( خواهر نور الدین )

12 – دلاوری ها و غیرت  مر حومین محمد علی محمدی ( محمد بهلول ) و محرم حمزه زاده

وزنده ماندن حسین فرج زاده در غار علیشیخ 3 روز و 2 شب بدون آب و غدا آن مرحوم مرد بسار نترسی بود .  وجود مردی که مدرسه نرفته در زمان  اقامت روس ها در سکمن آباد روسی یاد گرفته و مترچم روسها بود و نام ایشان علی سلیمانی ( پدر حاج سیروس ) بود .

13 – عمل شجاعانه مرحومه گللر اسمعیل زاده ( مادر شوقعلی ) و مرحومه فوزیه فرزند مشهدی داداش ( خاله حاج لطیف ) در جریان چراگاه قره آغل که سر ژاندارم شاه را شکستند.

14 – مرگ نا بهنگام مردان کارمند ، تحصیل کرده و توانمندی چون معرفت محمدی ، میر کاظم حسینی کوهکمری ، جعفر اردشیری ، ابراهیم سلطان پور ، محمد شریفی ، سید محمد ابراهیم مودب (داماد جلال سلطان خان ) ،دکتر عزت اله اسدزاده و چنگیز خان ساعدنیا

14 – تربیت مردانی چون مرحوم عزت اله خان علی نژاد که با عریضه و نامه های اداری وکلای دانشگاه دیده را نیز تسلیم می کرد .

15 – دریافت مدال نقره المپیاد جهانی نجوم و اختر فیریک توسط  نابغه علیشیخی تبار امیر رضا اسدزاده ( نوه پسری نقدعلی خان ) , و وجود یک جوان مودب ، با صفا ، بی ادعا ، خلاق و مبتکر که بیش از 450 هزار جتذ کتاب گردشگری به چاپ رسانده است و او کسی نیست جز استاد جاوید علی نژاد فرزند مرحوم عزت اله خان

16 – در گذشت ناباورانه منصور خان دهقانی ، مردی که علاوه بر پاکی چشم و دل در غم و شادی علیشیخی ها شریک بود و هرعلیشیخی از هر تباری که  از دنیا می رفت ، منصور خان تا اتمام مجلس دم در مسجد و در کنار صاحبان عزا سر پا می ایستاد .

17 – یک استاد ممتاز دانشگاه با 50 سال سابقه تدریس ) تا سال 95 ) در رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل  و بانی درس استراتژی در دانشگاه هابه نام دکتر قاسم افتخاری از افتخارات علیشیخ به جامعه ایران می باشد .

18 - تحویل دیپلماتی به جامعه ایران با مدرک دکترای حقوق بین الملل به نام دکتر سجاد سلطان زاده و استاد فیزیکی از دانشگاه صنعتی شریف به نام دکتر رضا شیرسوار

19 – تحویل استادانی به دانشگاه های ایران با درجه علمی مربی چون استاد حسن شریفی و استاد علی سلطان زاده

20- سایر افتخارات عزیزانی که یا قبلا در مقاله های دیگر نوشته ام و یا بدلیل کهولت سن در خاطرم نیست و در این باره هر گونه انتقادی وارد است .

چو پنجاه سالت برون شد زدست                         غنیمت شمار چند روزی که هست

 

 منبع : وبلاگ علیشیخ

 

+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 15:6 توسط جمال محمد زاده |
علیشیخ ...
ما را در سایت علیشیخ دنبال می کنید

برچسب : وسال,آبادی,سکمن,آباد,سابق,بویؤه,علیشیخ, نویسنده : ali-sheikho بازدید : 241 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 22:53