بعد گذشت چند ماه خبردار شدیم دوشیزه رباب کریمی فرزند ( حاج عباس کریمی و مصری خانم کاظمی )
و آقای مهندس فرهاد سلطان زاده فرزند ( حسین آقا سلطان زاده و نرگس خانم کاظمی ) پیمان نامزدی بسته و به عقد هم در آمده اند ، ما ضمن عرض تبریک به این دو زوج جوان و خوش آتیه و خانواده های محترم نامبرده از خداوند یکتا برای این دو عزیزمان که پسر خاله و دختر خاله هم می باشند ، پیروزی ، خوشبختی ، سعادت و در آینده هم گذشت در زندگی مشترک را خواهانیم .
از استاد گرانقدر و مرد فهیم دیارمان جناب حاج علی سلطان زاده که دوست صمیمی و یار غار جناب حاج عباس کریمی ( دوست و همکار من ) هستند و بطور اتفاقی این خبر را به حقیر داده و مرا نیز خوشحال کردند ، تقدیر و تشکر ویژه می نمایم .
همینکه بتوانیم لبخند را بر لب حوانانمان بیاوریم بدون اینکه بدانیم بار ها به مکه رفته و برگشته ایم
لبخند تو تعادل شهر را به هم میزند،
اما تو بخند من شهر را دوباره میسازم!
و این شعر همیشگی :
داغلار دایاغیز اولسون
گونش چیراغیز اولسون
دیل دوداقیز گول آچسین
گوزلریز آیدین اولسون
نظرات شما خوانندگان را دلگرم و بی تفاوتی شما خوانندگان را دلسرد می کند ، وقتی یک جمله خودتان می نگارید به اندازه هزاران کپی ، پیست در جا های دیگر ( شبکه مجازی ) ارزش دارد ، درست مثل جنس اصل و بدل است .
علیشیخ ...
ما را در سایت علیشیخ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ali-sheikho بازدید : 217 تاريخ : شنبه 19 مرداد 1398 ساعت: 21:08